بسمه تعالی
خاطره خانم مرضیه دباغ از ابلاغ پیام امام به گورباچف
مختار الهامی اصل کارشناس ارشد مطالعات استراتژیک
" حضرت امام فرمودند وصیتنامهتان را بنویسید."
وقتی بنده را با چادر و حجاب دیدند، دستپاچه شدند و گل را به جای اینکه به آقای جوادی آملی بدهند به بنده دادند. در واقع وقتی با لباس روحانیت آقای جوادی آملی و چادر بنده رو به رو شدند، دچار این حالت شدند.
پیام امامخمینی در 13 دی 1367 توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیدهچی دباغ، در مسکو به گورباچف تحویل گردید.
این نامه از جهات مختلفی از نظر محتوا و نحوه ابلاغ پیام قابل بررسی است که یکی از این موارد ترکیب افراد اعزامی به مسکو است. این هیأت مرکب از یک مجتهد اسلام شناس و فقیه وارسته، یک نفر دیپلمات برجسته و یک بانوی مسلمان و انقلابی بود که در این میان حضور خانم مرضیه دباغ با حجاب اسلامی از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار بود و اتفاقات جالبی در این دیدار بوقوع پیوسته است.
دی ماه 1367، امام خمینی به حاج احمد آقا فرمودند که در گروه اعزامی به شوروی حتما یک نفر زن حضور داشته باشد. در این میان امام مرضیه دباغ را برای این مسئولیت انتخاب کردند.
خانم دباغ در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "چه شد که برای اعزام به شوروی انتخاب شدید؟" گفت : اول از سوی حاج احمد آقا به بنده اعلام کردند که از بین خانم ها برای این گروه اعزامی انتخاب شدید. حقیقتاً شوکی بر من وارد شد. احساس کردم افتخار بزرگی نصیب بنده شده است. از مرحوم حاج احمد آقا پرسیدم موضوع چیست؟ فرمودند: مأموریتی برای شما مشخص شده ممکن است که فردا یا روز بعد باشد و باید به اتفاق آیتالله جوادی آملی و دکتر جواد لاریجانی آن را انجام دهید.
ایشان در پاسخ به اینکه آیا نکته خاصی در جریان این سفر پیش نیامد گفت: همه ماجرا خیلی برای همه و حتی در سطح جهانی حساس بود. اما در فرودگاه و در آغاز سفر موضوعی از سوی حاج احمد آقا مطرح شد. آنجا حاج احمد آقا مطرح کردند که حضرت امام فرمودند وصیتنامهتان را بنویسید. گفتم: به هر حال هر مسلمانی وصیتنامهای برای خود دارد اما دلیل اینکه حضرت امام تأکید کردند نظر مبارکشان چه بوده؟ فرمودند شاید هواپیما را دزدیدند و به آمریکا بردند، یا هواپیمای شما را زدند. چون همه دنیا میخواهند بدانند که پیام چیست. این در سطح جهانی مسالهای تازه بود، نمی توانستند تحلیل کنند. از طرفی رسانه ها هم قدرت بایکوت کردنش را نداشتند.
خانم دباغ در ادامه از چگونگی مطلع شدن از محتوای نامه امام بیان می کند که وقتی پرواز صورت گرفت، اجازه داده شد که نامه را بخوانیم. پس از قرائت نامه احساس کردم افتخار بزرگی نصیب بنده شده است.و همه دلنگرانی که در وجود من بود، رفع شد. قبل از قرائت نامه با خودم فکر میکردم که چه درخواستی حضرت امام از شوروی دارند. وقتی نامه عرفانی و هدایتی حضرت امام را خواندم، ذهن ما از همه بافتههای قبلی پاک شد و در واقع احساس عزّتی به ما دست داد که حامل نامه چنین مرد بزرگی هستیم.
وقتی به شوروی رسیدیم تعدادی به استقبال آمدند. مشاور مخصوص گورباچف دسته گلی هم آورده بود. طبیعتاً در دنیا مرسوم است وقتی هیأتی وارد کشوری میشود گلی که برای استقبال آورده میشود به رئیس هیأت میدهند. وقتی بنده را با چادر و حجاب دیدند، دستپاچه شدند و گل را به جای اینکه به آقای جوادی آملی بدهند به بنده دادند. در واقع وقتی با لباس روحانیت آقای جوادی آملی و چادر بنده رو به رو شدند، دچار این حالت شدند. به هر حال سوار ماشین شدیم و ما را به نزدیک کاخ کرملین به جایی که میهمانان مهم در آنجا اسکان داده میشدند، بردند.
دباغ در ادامه پس از توضیح نحوه ابلاغ پیام می گوید: "سرانجام قرائت نامه تمام شد و ما بلند شدیم که خداحافظی کنیم. گورباچف طبق عرف دیپلماسی دستشان را برای مصافحه دراز کردند. من دستم زیر چادر بود و از دادن دست امتناع کردم، برای ایشان خیلی سنگین بود. به آقای جوادی آملی رو کردند و گفتند: ایشان را مادر انقلاب دانستهاند که همراه شما بوده، دست خالی را دراز کردم که بگویم ما همسایهای هستیم که دست خالی دراز میکنیم به طرف شما و انقلاب شما و میخواهیم به صورت مسالمتآمیز کنار هم باشیم. از کاخ کرملین که بیرون آمدیم سوار ماشین شدیم و به فرودگاه آمدیم و نماز ظهر را در فرودگاه خواندیم و به ایران برگشتیم."
والسلام
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 18,ژانویه,2025